آقای بورنیش تاجر ثروتمند و طمعکار پس از صرف هزینه های بسیار زیاد، بعد از مدت ها موفق می شود یک یتی (غول برفی) نوجوان را شکار کرده و قصد دارد با برگزاری یک نمایش بزرگ وجود این موجودات را به جهانیان اثبات کند. یتی نوجوان موفق می شود از محوطه ای که در آن زندانی شده فرار کرده و در پشت بام یک آپارتمان کوچک پناه می گیرد. یک دختر نوجوان به نام یی به همراه مادرش در این آپارتمان زندگی می کند که زندگی پرمشغله ای دارد.